Friday, April 25, 2008

نگاهی به تحصلات عالی در افعانستان

نگاهی به تحصلات عالی در افعانستان
شکل گیری نمادین وجنینی تحصیلات عالی در افغانستان به دوره محمد نادر خان بر میگردد.محمد نادرخان که چندان میانه خوبی با روشنفکران نداشت وبا مشروطه خواهان عملاََََدرگیر بوددر ساحه معارف نخستین کار اواسداد مدارس زنانه،انجمن های علمی وفرهنگی و جریده هاومطبوعات بود.شاگردان افغانی را اجبارا از کشور ترکیه رجعت داده ودر زیر برقع ودلاق مستور نموده حتی عده را زندانی نمود.او به نحوی محصلین بزرگ سال و صنوف عالیه کشوررا از ادامه تحصیل باز داشت. زیرا سلطنت از تربیه آنها بیم داشت.نگهداشتن چند باب مکتب در مرکزوولایات وایجاد فاکلته طب ان هم در تحت نظامی اداره فقط برای نمایش در برابر خارجی هابود.به هر حال سال 1311ه ش با ایجاد فاکلته طب اولین نماد تحصیلات عالی در افغانستان است.
با کشته شدن نادر خان توسط یک محصل وسر کار امدن برادرانش،ظاهراتلاشهای برای جلب اعتماد روشنفکران صورت گرفت که در نتیجه تا حدودی می توان از آزادی نسبی مطبوعات،کم شدن دهشت و ترور روشنفکران وحلقه های آزاد سیاسی مخالف،ایجاد یک تعداد مکاتب،تاسیس دانشگاه کابل وغیره نام برد.بلخصوص اواخراین دوره تا سال 1375 سالهای شگوفائ دانشگاه کابل می باشد.که درین مدت دانشجویان پاکستانی،ایرانی،جاپانی وغیره به غرض تحصیل به کابل مراجعه می نمودند.
با پیروزی کودتای کمونستی7 ثور 1357 صفحه دیگری ازحیات تحصیلات عالی درافعانستان باز می شود.این دوره که توام با ترس ووحشت در سراسر کشور خصوصا در دانشگاه که جناحهای مخالف را به بند کشیده ویا به خدمات نظامی جلب میکردند،به متواری شدن عده زیادی از دانشجویان ذکور به کشور های دیگر انجامید،که درین دوره فقط دانشجویان ذکورباقیمانده در دانشگاها 30% را به سختی تشکیل میدادند.در نتیجه این دوره نتنها هیچ پشرفتی به ارمغان نیاورد بلکه یک مرحله عقب گرایی را بنیان گذاشت. با پیروزی 8 ثور1371 مجاهدین قدمهای استوار دیگری در راستای ویران کردن هرچه بشتر معارف وزمینه تعلیم و تربیه برداشته شد.آنها استادان را متواری، تمام وسایل دانشگاه ها را تاراج وساختمان هایش را سنگرهای خود شان ساخته ملیون هادالر خسارهمند نمودند.در امتداداین جیریان شوم،رژیم سیا ودور از جامعه انسانیت طالب آخرین ضربات محلک را بر پیکر این نهادویرانه کوبید.اساساَ مفکوره طالبانستی با روح معارف تطابق نمیکند،زیراآنها با انسانیت،آزادی،حقوق بشر،کرامت انسانی ودر کل زندگی اعتقاد نداشت وخوشبختی خودرا در از بین بردن همه اینهامیدانست.در حالیکه وظیفه معارف احترام به حیات ،ازادی ،شرافت وحقوق انسانها ،شناخت هرچه بشتر اینگونه مسایل ومحیا کردن زندگی توام با رفابرای جوامع است.روی این لحاظ آنها با ایدیا لوژیک نمودن معارف از نظر شرعی حکم قتل آنرا صادر نمود. طوریکه رفتن دختران به مکاتب و دانشگاها را قطغن و آنهاراپشت در های بسته خانه ها انهم در زیر برقع زندانی نمودند.برای پسران الزاماتی از قبیل :پوشیدن یونیفارم طالبانی(عمامه، لباسهای دراز،ریش وغیره)خواندن کتابهای اجباری (فقه،حدیث،تفسیر،ثقافت و…)د ر هر بخش تعین نمودند. حادثه 11 سپتمبر وفروپاشی حکومت طالبان دوره سوم از حیات معارف را در افغانستان بوجود آورد.با شروع این دوره شعارهای بشر دوستانه وانسان مدارانه جامعه جهانی اشک شادی چشمان این مردم رنج دیده وقامت خمیده را پوشاند،گویی آنها خواب یک افغانستان امن وآباد توام با عدالت اجتماعی،وحدت ملی،آزادی ورفااجتماعی را دید.ولی این جریان امید بخش جدید بعد از شش سال عمرش تاچه حد به آرزو های توده این دیاروشعار های امید بخش خودشان جامه عمل پوشانده است؟این سوالی است که گذشت شش سال از حیات این حکومت جواب آنرابه ما داده است.در ساحه معارف بجز چند اقدام نمایشی هیچ اقدام اساسی صورت نگرفته است.دانشگاهای کشوراز نظام کندو کهنه واستاد محور،نبود استادان با سواد(به گفته داکتراعظم دادفر وزیر تحصیلات80%از استادان بی سواد اند)سلطه ودکتاتوری استادان،نبودوفرسودگی مواد درسی(چهل صفحه چپتر سی سال قبل)،نبود زمینه وشرایط لازم درسی وغیره رنج می برند.تحصیلات عالی امروز افغانستان زنگ خطر بزرگی را به صدا در اورده است که در صورت عدم اقدامات لازم وصادقانه اینده نا خوشایندی به دنبال خواهد داشت.عدم مدیریت درست،بی برنامگی وسر در گمی سراسروزارت تحصیلات عالی را فرا گرفته ومسعولین را از پرداختن به مشکلات اساسی محروم نموده اند.شعار های تجدید مواددرسی وفلتراستادان و غیره فقط به موزیم های تاریخ سپرده می شود.
بنا تا زمانی که در راس وزارت تحصیلات عالی و ریاست های دانشگاها و دانشکده ها افراد مسئول با تدبیر و مصمم که با درک کامل از مشکلات و تلاش صادقانه دور از هر گونه بد بینیها ، تبعیض و گرایشها اقدام به حل ان کند،قرارنگیرد، انتظار زیاد از این نهاد بیهوده خواهد بود .

No comments: